چند تعریف:
امواج الکترو مغناطیس: نوعی انرژی است که در فضا به صورت موجی حرکت میکند. امواج الکترو مغناطیسی تر کیب هر دو میدان الکتریکی و مغناطیسی را دارد.
طول موج: به فاصله بین دو قله متوالی موج (یا بین هر دو نقطه تکراری موج که شکل یکسان دارند) گفته میشود و آن را با λ نشان میدهند. برای دو موجی که دارای سرعت یکسان باشند، موجی که دارای فرکانس بالاتری است طول موج کوتاهتر دارد و موجی که فرکانس پایینتری دارد، طول موج بلندتری دارد.
محدوده ی امواج الکترومغناطیس:امواج الکترومغناطیسی بر حسب بسامدشان(فرکانس) به نامهای گوناگونی خوانده میشوند:امواج رادیویی،ریزموج،فرو سرخ (مادون قرمز)،نور مرئی،فرا بنفش،پرتو ایکس وپرتو کاما. این نامها به ترتیب افزایش بسامد مرتب شدهاند.
این ها نور های رنگی تشکیل دهنده نور سپید است.
چرا در نور سپید این نورها را نمی بینیم؟
چون همدیگر را حنثی می کنند.
چگونه می توانیم این نورها را از هم تفکیک کنیم؟
با استفاده از منشور یا توری پراش
همانطور که گفته شد اگر امواج الکترو مغناطیس را به یک اتم بتابانیم هر اتم قسمتهایی از این امواج را جذب کرده الکترون های آن به مدار بالا تر میرود در این صورت امواج عبور کرده از اتم فاقد طول موجهای جذب شده است که دستگاه طیف نما آن را به صورت یک نوار رنگی با خطوط تاریک نمایش میدهد که به آن طیف جذبی می گویند. اکنون اگر همان اتم را در شرایطی قرار دهیم که الکترون هایی که به مدار بالا تر رفتهاند به مدار قبلی برگردند دقیقآ همان طول موجهای جذب شده منتشر میشود که دستگاه طیف نما آن را به صورت زمینه ی تاریک با خطوط رنگی نمایش می دهد.
از آنجایی که هر اتم از نظر تعداد پروتون، نوترون و الکترون با اتم های دیگر عناصر تفاوت دارد خطوط طیفی هر عنصر منحصر به فرد است. مانند اثر انگشت هر انسان یا بار کد اجناس در شکل زیر خطوط طیفی عناصر را در یک نما در جدول تناوبی ببینید:
پس شناسایی عناصر اجرام سماوی ابتدایی ترین کاربرد طیف نگاری است.
دیگر کاربردهای طیف نگاری را اینجا ببینید
دیگر مطالب مرتبط با طیف نگاری
اپلیکیشن های شیمی مارکت کیان دروید
4 Comments
[…] تئوری طیف نگاری […]
با سلام ببخشید دوست عزیز ولی توضیحاتی که ارائه دادید نامفهوم است . بطور مثال ” اگر امواج الکترو مغناطیس را به یک اتم بتابانیم هر اتم قسمتهایی از این امواج را جذب کرده الکترون های آن به مدار بالا تر میرود ” . شما در اینجا معلوم نیست که راجع به یک اتم صحبت میکنید یا راجع به چند اتم . در عبارتهای بعدی هم توضیحات نامفهوم است.
بسیار عالی فقط چند سوال که ذهن من رو درگیر کرده. اول اینکه آیا منظور از امواج مرئی که رنگ قابل مشاهده دارند این است که این امواج رنگ دارند؟یا طول موجشان رنگ دارد؟ دوم اینکه اگر طول موج رنگ دارد آیا به این معناست که از این قله تا مثلا دو قله بعد از آن این رنگ را شامل خود میشود؟ و سوم اینکه عنصری که بر انگیخته شده و چند طول موج را جذب کرده در مورد طول موج های دیگر چه باید بگوییم؟ اگر مثلا طول موج سبز رنگ را جذب کرده و مثلا آبی و قرمز و زرد را نشان میدهد، چه باید بگوییم؟ بگوییم طول موج آبی و قرمز و زرد را نشر کرده؟ چه باید در باره ی آنها بگوییم؟ بالاخره آنها هم از این عنصر رد شده اند، و ممکن است انرژی لازم را برای دادن به الکترون ها تا به لایه بعدی بروند را نداشته باشند و عنصر فقط آنها را از خود رد کرده باشد. به عبارتی برای اینکه فقط آنها را از خود رد کرده اسمی نیست؟
چون ما اگر طیف رنگی با خطوط سیاه ببینیم میگویم بعضی طول موج ها را جذب خود کرده و اگر پس زمینه ای تاریک با خطوط رنگی ببینیم میگوییم فقط بعضی از طول موج ها را نشر کرده ، اما در مورد رنگ هایی که در طیف جذبی از عنصر رد شده اند و رنگ هایی که در نشری از همان عنصر رد نشده اند چه بگوییم.
میخواهم بگویم وقتی عنصر بر انگیخته شده با تاباندن نور به آن برخی طیف ها جذب آن و برخی رد شده اند. و اونهایی که جذب شده اند به الکترون ها انرژی داده اند تا به مدار بعدی بروند. حال دوباره به همین عنصر بر انگیخته نور می تابانید و طول موج هایی که جذب کرده بود این بار نشر میکند. چطوری؟ وقتی قبلا الکترون ها انرژی گرفته اند چطور برای از دست دادن انرژدی دوباره از تابش نور استفاده میکنید و چطور اون رنگ های قبلی که در جذبی بود مثل قرمز و آبی و زرد از اینها رد نمیشوند؟ و فقط رنگی که ازش رد نشده بود رد میشود؟
[…] تئوری طیف نگاری – وب سایت شیمی […]